
مقدمه
شرایط زندگی امروز از انسان به ویژه انسانی که لاف عقل بزند و داعیه هنر داشته باشد،می طلبد که در عرصه و شرایط تازه از دیدگاهی نو به قرائت گفتمان های نظری و تاب و تنش های فرهنگی بپردازد و همراه با شناخت و تحلیل و راه و رسم دیگران،راه حلی کارآ برای مسایل اجتماعی و فرهنگی خود بیابد.
امروز،خواه وناخواه جهان به دورانی تازه گام نهاده و پدیده یی که چه نادرست پست مدرنیسم نام گرفته با سایه روشن های پیدا و پنهان در تمام بحث های روشنفکری و هنری جهان رخنه کرده است. بیست سالی هست که اصطلاحی پست مدرنیسم با تاثیر گذاری بر ذهنیت و فرهنگ و هنر انسان ها تمامی جهان را به انحای گوناگون زیر سیطره خود گرفته است شبح پست مدرنیسم بر آن چه انسان امروز می اندیشید آن چه تولید می کند، آن چه می داند،آن چه نمی داند و آنچه در گل طبیعت و هستی او نامیده می شود سایه انداخته است.
پست مدرنیسم نه تنها مشکل امروزین هستی انسان را معین می کند بلکه خیال شکل دادن تمامی آینده او را نیز در سر می پروراند. اگر اندیشمندان و روشنفکران گذشته از دگرگونی های مشخص و تعریف پذیر نگران بودند؛ هنرمند و روشنفکر امروز با پدیده یی روبرو است که تعریف بردار نیست. مطالعه پیشینه و تبار این پدیده نمی توانست بدون آشنایی با اندیشه و نظریات اندیشمندان شکل مطلوب خود را پیدا کند نگرش تحقیر آمیز و اهانت بار پست مدرنیسم به «دیگران» که می باید در پیوند با نگرش های مدرنیسمی و تاریخ استعمار بررسی شده و نیز تاثیرگذاری فیمینیسم،از او مانیستی لیبرال گرفته تا پست استراکچرالیستی رادیکال، بر روند فرهنگ و هنر دو دهه پایانی قرن بیستم هم موردی نبود. که بتوان نادیده گرفت و از آن گذشت.
به دلایلی که ذکر شد،نیاز به آشنایی با پست مدرنیسم به آشکارترین نحو ممکن چهره ی خود را می نمایاند و اوضاع ایجاب می کرد که این آشنایی به صریح ترین و ساده ترین راه و زبان ممکن صورت پذیرد.
پست مدرنیسم
پست مدرنیسم پدیده ی است که شبح آن بر جهان امروز سایه افکنده و از آن به عنوان واژه یی برای توصیف یک دگرگشت گسترده در دهه های پایانی سده ی بیستم یاد میشود. دهه ی 1980 دوران تاخت و تاز و رشد و در عین حال دگرگونی پست مدرنیسم بود.
با آن که در این زمان کوتاه بارها چهره عوض کرد و حتی تا پای احتضار هم پیش رفت همچنان به رشد خود ادامه داد. واقعیت هم این است که پست مدرنیسم نه تنها در مباحث هنری و روشنفکری رخنه کرده است بلکه، بر تمام جوانب زندگی، سیاست،اقتصاد،ادیان و اخلاقیات. ارتباطات و رسانه های همگانی و حتی «ساختار احساس» و روابط انسان ها با یکدیگر تاثیر نیز گذاشته است.
ماهیت پست مدرنیسم به گونه ای که دائما چهره عوض می کند و برای روز آمد بودن بررسی ها باید از آخرین دگرگونی ها و نظرگاههای آن آگاهی داشت. پست مدرنیسم در هوایی است که ما استنشاق می کنیم ما امروز در دوران پست مدرنیسم زندگی می کنیم و این بهانه که پست مدرنیسم منحصر به جهان غرب است پذیرفتنی نیست چرا که آثار و نشانه های آن در همه جا دیده میشود. و از قضا این مد تازه ی روشنفکری معاصر، فراگیرترین و پر دامنه ترین یورش فرهنگی به جوامع غیر غربی است و چیزی همانند آن تا کنون تجربه نشده است. این ادعا که ما در دوران پست مدرنی زندگی می کنیم به چند زمینه و اصل کلی استوار است:
1- امروز دیگر بخشی از اندیشه های پیشرفت، خردمندانه بودن امور و آن چه مدرنیته ی غرب را پدید آورد و به انحاء گوناگون به آن مشروعیت بخشید، پذیرفتنی نیست. چرا که در نظریه ها و معادلات خود، تفاوت های فرهنگی- اجتماعی ملل و اقوام مختلف جهان را به حساب نیاورده است.
2- روزگاری چنین پنداشته می شد که اگر کشفیات علمی و پیشرفت های اقتصادی به سود انسان باشد،سرانجام مشروعیت پیدا خواهد کرد، اما امروز پیش از گذشت چند قرن نشانه های غیرقابل انکاری در دست است که این پیشرفت ها؛فقط به سود گروه های خاص بوده و هرگز توان جلوگیری از جنایت و تعدی بر ضد انسان های ستم دیده را نداشته است.
گروهی به چالش پیچیدگی ها می روند و گروهی دیگر پا در بند همان تلاش های عهد دقیانوسی برای تنازع بقا در عرصه ی زندگی پرسه می زنند. این یکی از جنبه های دردآور شکست پروژه ی مدرن است که قرار بود برای همه ی انسان ها و انسانیت اعتبار داشته باشد.
3- امروز دیگر اطمینانی نیست که آن چه فرهنگ برتر و فرهنگ پیشرو نامیده می شود ارزش بیشتری از فرهنگ های فرودست تر و فرهنگ عامه و خرده فرهنگ ها،حتی فرهنگ های بومی و اقلیمی داشته باشد؛ آن چه حائز اهمیت است و می باید مورد ارزیابی قرار گیرد،کیفیت هاست.
4- در شرایط تاریخی و تکنولوژی امروز دیگر جدا کردن «اصل» از «کپی» و تفاوت گذاشتن میان طبیعی و مصنوعی امکان پذیر نیست.

مقدمه
هنر این سخنگوی روح انسانی از بدو تولد انسان تا آخرین دم اسرار درونی و عواطف واحساسات ما را بیان می کند . بشر از همان ابتدای خلقت در پی آفرینش وخلق زیبائی بوده چرا که خداوند در قرآن کریم می فرماید: « از روح خود در انسان دمیدیم » و این روح آفرینش وزیبا آفرینی خداوند است که در ضمیر همه انسانها وجود داشته وانسان را از همان ابتدای کودکی به آفرینش زیبایی رهنمون می سازد از آنجا که خداوند انسانها را از یک جنس ولی متفاوت از هم آفریده این حس زیبایی آفرینی در برخی بیشتر ودر برخی کمتر، و گاهی به صورت موسیقی و شعر وگاهی به صورت نقاشی وتصویر بروزمی کند .
نقاشی یکی از اولین هنرهایی بود که انسان به آن گرایش پیدا کرد . آنچه عوام از نقاشی می دانیم کشیدن تصاویری است که دید انسانی از مناظر دارد وهر چند این تصویر واقعی تر وبه اصل نزدیکتر باشد نقاش چیره دست تر و متبهر تر به نظر می رسد . سالها تفکر مردم از نقاشی چنین بود شاید هنوز هم بسیاری با این فکر زندگی می کنند اما در سال 1881 هنرمندی به دنیا آمد که تمام بافته های ذهن انسانها ودنیای غرب را از نقاشی تغییر داد . او که با نقاشی وهنر به دنیا آمد و پایه گذار بزرگترین انقلاب در عرصه هنر جهان شد کسی نبرد جز پابلو پیکاسو .
پیکاسو نمونه کامل وبارز یک انسان خلاق و نو آور بود . او شاید یکی از غیر منتظره ترین وغیر قابل پیش بینی ترین هنرمندان عرصه گیتی بود . او با عرضه کبویسم به دنیای نقاشی به حکومت سرد و طولانی رنسانس بر این هنر پایان داد . رنسانسی که نقاش ، محکوم و مجبور به کشیدن توهمات دید انسانی می کرد و نقاش مانند دوربین عکاسی فقط به ثبت مناظر مانند آنچه می دید می کرد . اما پیکاسو با نو آوری خود این آزادی را به نقاشی داد تا مانند شاعر تر اوشات ذهن و روح خود را بر بوم طراحی کند واز آنچه خداوند در نها د او گذاشته واز عشقی که در وجودش دارد با بیننده سخن بگوید این بهترین وعالیترین مرحله پیشرفت در نقاشی از ابتدای خلقت این هنر زیبا بود .
شاید هیچ هنرمندی به اندازه پیکاسو با این همه رسانه متنوع کار نکرده باشد از نقاشی رنگ روغن گرفته تا طراحی ، مجسمه سازی ، گرافیک ، سرامیک واز آنجا کار با ابزارهایی چون گرایش ، پاستل ، مداد رنگی و آفریدن لیتو گرافیها ، چوبکاری ها ، پیکره هایی از کچ و چوب ، ساختواره هایی از آهن و مفتول ، چوب یا ورقه های فلزی ، عکسها و طرحهایی برای لباس و پرده های پیش صحنه و پس صحنه تاتر و باله وسرانجام شعرونمایش نامه نویسی .
هیچ هنرمندی با این همه سبک و شیوه گوناگون وگاه متضاد کا رنکرده است . از امپرسیونیسم مانه بزرگ تا اکسپرسیونیسم ون گوک ، از غرابت نمادین گوگن تا شاد گونگی امپرسیونیسی تولوز لوترک ، از منریسم الگور کوک وهنرمندان بادوک تا کلاسی سیم استادان قدیم ، از سورژنالیسم و کانتراکتیویسم وهنر سیاه واره تاکوبیسم که خود بنیان گزارش بود .
به تحقیق درباره هیچ هنرمندی ، دست کم در زمان حیاتش به اندازه پابلو پیکاسو مقاله ، کتاب ، رساله ، تغییر نقد و یاد داشت نوشته نشده است . شمار کتابها و نوشتارهایی که درباره پیکاسو انتشار یافته سر به صدها می زند و سیل انتشار این نوشته ها همچنان ادامه دارد .
این رساله نیز تلاشی در جهت معرفی و آشنایی بیشتر با این هنرمند بزرگ و نقد وبررسی آثارش می باشد . نظر من در این پایان نامه بیشتر بر بیوگرافی وزندگی نامه پیکاسو بوده ودر ادامه به بررسی دوره های نقاشی در کار او و سپس مراحل تکامل آثار وی پرداخته ام ودر نهایت مروری کوتاه بر کوبیسم وتجزیه و تحلیل این سبک که پیکاسو بنیان گزار آن بود پرداختهام. امید است با وجود ، کاستی ها و ایرادات موجود گاهی کوچک در جهت آشنایی خوانندگان عزیز با این هنرمند ودوره زندگی و آثار او برداشته باشم .
فهرست مطالب
مقدمه
فصل اول
بیوگرافی و زندگینامه پیکاسو
فصل دوم
دوره نقاشی های پیکاسو
دوره آبی
دوره صورتی
کوبیسم تحلیلی
کوبیسم ترکیبی
فصل سوم
مراحل تکامل کار پیکاسو
فصل چهارم
تحلیلی بر کوبیسم
سالشمار زندگی پیکاسو
چکیده
فهرست منابع و مآخذ

چکیده
یک رفتار همواره در حوزة یک نوع خاص کنترل اجتماعی باقی نمیماند. برخی از عنوانهای مدنی مانند معاملة فضولی و غصب به حقوق کیفری نیز کشانده شدند تا شاید به پشتوانه ابزار مجازات کیفر در قالب یک نظام کنترلی شدیدتر، کمتر روی دهند و نظم اجتماعی و روابط افراد کمتر مخدوش و نقض شود.
بررسی، نشان میدهد که هدف فوق، تنها مورد نظر قانونگذاران کیفری ایران نبوده است، در کنار هدف گفته شده در بالا، تواناتر کردن و تجهیز حکومت و قدرت سیاسی به ابزار مجازات کیفر در این گرایش دخالت داشته است.
از منظر حقوقی، تمایز مهم و برجسته یک عنوان مدنی مشابه با عنوان کیفری در سوء نیتی است که قانونگذار برای جرم به طور معمول در نظر میگیرد در حالی که در امور مدنی و حقوقی سوء نیت، عنصر تاثیرگذار به شمار نمیآید.
اگر بتوانیم یک ارزیابی دقیقی از تأثیر این دو نوع ضمانت اجرا داشته باشیم، میتوانیم نتیجه بگیریم که در برخی موارد امکان جرمزدایی از این عنوانها و استفاده از سایر تدابیر جانشین وجود دارد.
واژههای کلیدی: عنوان مشابه، جرمانگاری، ضرر، مسئولیت مدنی، مسئولیت جزایی و سوءنیت
مقدمه
1-بیان مسئله وشناخت آن
از منظر حقوقی تمایز مهم و برجسته یک عنوان مدنی با عنوان کیفری در سوء نیتی است که قانونگذار برای جرم به طور معمول در نظر می گیرد .در حالی که در امور مدنی و حقوقی سوء نیت عنصر تاثیر گزاری به شمار نمی آید.
همین تفاوت در امور مدنی و امور کیفری باعث شده است که رفتارهائی که در حوزه های مختلف حقوقی اتفاق می افتد از نظر نوع کار و محتوا بسیار به هم شبیه باشند ولی در امور کیفری و امور مدنی نام های مختلفی دارند .مثل معامله فضولی در امور مدنی و انتقال مال غیر در امور کیفری.
نگارنده در این تحقیق سعی دارد عناوین مشابهی را از قانون مدنی و قوانین جزائی مورد بررسی و مقایسه قرار دهد.
2- جهت انتخاب موضوع:
بحث های حقوقی همیشه از پیچیدگی و سنگینی بسیاری برخوردار است و همیشه در مباحث حقوقی ما شاهد هستیم که نظرات و مباحث بسیار زیاد نظری وجود دارد و شاید حتی موجب سردرگمی بسایری از افراد شود .شاید یکی از دلایل این امر گستردگی بیش ازحد و همچنین حساسیت بالای این مسئله باشد.
یکی از مباحثی که در حقوق وجود دارد این است که رفتار های حقوقی با توجه به شباهتی که دارند در امور مدنی و کیفری متفاوت است و عنوان های آنها فرق دارد همچنین شیوه رسیدگی و جبران آنها نیز متفاوت است.
جذابیت و پیچیدگی این مضوع نگارنده را به این سمت سوق داد که موضوع کار تحقیقی خود را بررسی شباهت بعضی عنوان های حقوقی و کیفری در حقوق ایران قرار دهد.
3-روش تحقیق :
تحقیق پیش رو حاصل راهنمائی ها و مساعدت های استاد بزرگوار است ولی بیش مطالب تحقیق به شیوه ی کتابخانه ای و با استفاده از منابع و ماخذی که در پایان تحقیق ذکر شده است استفاده شده است.
4-پرسش های تحقیق :
1-چه معامله ای را معامله فضولی گویند؟
2-نتیجه انتقال مال غیر چیست؟
3-ارکان غصب را توضیح دهید؟
4-تصرف در املاک دیگران چه آثاری به بار می آورد؟
5-فرضیه های تحقیق:
1-ضمانت اجرای بسیاری از اسناد تجاری در قوانین جزائی ذکر شده است.
2-دعوای تصرف عدوانی اصولا یک دعوای حقوقی است.
3-سرقت از مصادیق غصب است.
4-استیلایی غصب تلقی می شود که عدوانی باشد.
6- هدف تحقیق :
نگارنده از تحقیق پیش رو اهداف متعددی را دنبال می کند اما مهمترین هدف چیزی جز جستجو در دنیای بزرگ و پیچیده ی حقوق و همچنین فرا گرفتن مسائل بیشتری از حقوق نیست.
نگارنده امیدوار است پس از تحقیق در مورد مطلب مورد نظر علاوه بر اینکه بر بار علمی خود بیفزاید بتواند به راهنمائی و کمک کسانی بپردازد که با این موضوعات دست به گریبان هستند .همچنین امیدوار است که تحقیق پیش رو راهنمائی برای دیگر عزیزانی باشد که قصد دارند این کار را ادامه دهند.
7- طرح کلی نگارش
این تحقیق در چهار فصل تهیه شده است .فصل اول که کلیات است به تاریخچه موضوع می پردازد و پس از آن نیز مقایسه ای بین رفتار های مدنی و کیفری در حقوق ایران و شیوه های برخورد با آنها انجام میدهد.
در فصل دوم مقایسه ای بین معامله فضولی و انتقال مال غیر انجام شده است و در ابتدا به توضیح این موضوع پرداخته است که معامله فضولی چیست و سپس تعریف و ارکان انتقال مال غیر را توضیح داده است.فصل سوم
غصب و عناوین مشابه کیفری است که در آن نیز تعریف و ارکان غصب و تشابهی که میان آن و بعضی از عناوین کیفری مانند سرقت و تصرف عدوانی است.توضیح داده شده است فصل چهادم نیز سایر عناوین مشابه کیفری را توضیح داده است
فصل 1_ معاملة فضولی و انتقال مال غیر معامله فضولی
فصل 2_ مقایسه بین معامله فضولی و انتقال مال غیر
فصل 3_ غصب و سرقت
فصل 4_ سایر عناوین مشابه مدنی و کیفری

بررسی جرم آدم ربایی
شاید بتوان گفت بعد از جرم قتل عمدی مهمترین جرم علیه اشخاص جرم آدم ربایی است . تحت شرایطی آدم ربایی میتواند بعنوان یک بزه بینالمللی و به عنوان یک جرم سیاسی مورد بررسی قرار گیرد و ربودن افراد یکی از مصادیق جرائم علیه آزادی تن اشخاص میباشد. در تعریف آدمربایی میتوان گفت. "بردن و انتقال دادن شخصی از مکانی به مکان دیگر بدون رضایت به قصد سوء" امروزه دیگر نمیتوان گفت در کشور ما ربودن و جرم آدمربایی به ندرت اتفاق میافتد. هر چند در گذشته اغلب اطفال، مجنی علیه این جرم قرار میگرفتند اما در زمان حاضر اشخاص کبیر هم مجنی علیه این جرم قرار گرفته و بر حسب انگیزه آدمربا و آدم ربایان، بزه دیده این جرم قرار میگیرند. در حقوق کیفری ایران از زمان مشروطیت این جرم مورد توجه قانونگزاران قرار گرفته چنانچه ماده 270 قانون جزای عرفی به ربودن اطفال اختصاص داده شده بود.
کاملترین قانونی که در خصوص جرم آدمربایی به تصویب رسید و تا حدی ارتکاب این بزه را تقلیل داد، قانون تشدید مجازات ربایندگان اشخاص مصوب 28ˆ12ˆ1353 میباشد. با تصویب قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده) و اختصاص ماده 621 این قانون به جرم آدمربایی این سوال مطرح میشود که آیا قانون تشدید مجازات ربایندگان اشخاص را باید منسوخ دانست یا خیر؟ یکی از نقاط قوت قانون اخیرالتصویب در خصوص موضوع، جرم شناختن شروع به ربودن اشخاص میباشد (تبصره ماده 621).
علاوه بر جرم آدمربایی، جرائم دیگری وجود دارند که به عنوان جرائم علیه آزادی تن شناخته میشوند از جمله توقیف و حبس غیرقانونی و اخفا اشخاص قانونگذار ما جرم اخفای اشخاص را در چندین مواد قانون مجازات اسلامی به تصویب رساند. چنانچه در ماده 583 و ماده 621 قانون مذکور جرم اخفای اشخاص مورد حکم قرار گرفته است . لذا باید دید در این خصوص چه تفاوتی بین این مواد وجود دارد. متاسفانه قانونگزار جدید تمام مباحث جرم آدمربایی را در یک ماده و یک تبصره خلاصه نموده است این در حالی است که در قانون تشدید مجازات ربایندگان اشخاص 12 ماده به این جرم اختصاص داده شده است .
جرم آدم ربایی در عداد جرایم علیه اشخاص میباشد که آزادی تن را مورد تعرض قرار می دهد. اهمیت آزادی تن باعث شده است تا قانونگذاران در کشورهای مختلف، این جرم را با مجازاتهای سنگین ممنوع و قابل تعقیب بدانند. آدم ربایی، ربودن و نقل مکان اجباری انسان زنده است بدون رضایت وی که سلب آزادی از مجنی علیه را بدنبال دارد. جرایمی مانند توقیف غیرقانونی، اخفاء بعنف و دستگیر نمودن و حبس غیرقانونی نیز از جرایم علیه آزادی تن اشخاص می باشند که عموما در کنار این جرم مورد بررسی قرار می گیرند.
همچنین گروگان گیری را می توان نوعی آدم ربایی دانست که در آن شخص ربوده شده به عنوان یک گروگان برای انتقام یا تحصیل وجه و یا گرفتن مجوز و ... می باشد. آدم ربایی یا به صورت جرم ساده و بدون وجود کیفیات مشدده می باشد و یا با وجود کیفیات مشددهای از قبیل ربودن با وسیله نقلیه، سازمان یافته بودن عمل ارتکابی و ربودن اطفال، همراه است که در این صورت آدمربایی مشدد محقق می گردد که مجازات آن نیز شدیدتر می باشد.
در حقوق کیفری ایران مواد 621 و 631 قانون مجازات اسلامی و نیز قانون تشدید مجازات ربایندگان اشخاص (مصوب 1353) در موارد عدم مغایرت با مواد فوق احکام و مصادیق جرم ادمربایی را بیان میدارند. مواد 1-224 الی 6-224 و مواد 8 و 7-227 ماده 1-421 قانون جزای سال 1994 فرانسه مربوط به جرم آدم ربایی و گروگان گیری می باشد. در حقوق بین الملل نیز کنوانسیونها، اسناد و همچنین قطعنامههای سازمان ملل متحد جرایم آدم ربایی و گروگان گیری را ممنوع و قابل مجازات دانستهاند...
فصل 1 - مروری اجمالی بر جرم آدم ربایی
فصل 2 - جرایم خشونت آمیز
- مبحث اول : جرایم خشونت آمیز
- مبحث دوم : آدم ربایی و مخفی کردن ربوده شده
- مبحث سوم : اسید پاشی و عواقب کیفری آن

-
سرقفلی حق کسب و پیشه
- موضوع : فقه و حقوق اسلامی
- فرمت اصلی فایل : doc
- تعداد صفحات : 103
- حجم فایل: 0.07 mb
مقدمه
به نظر می رسد در اماکن تجاری در بسیاری از شغلها محل کار برای شخص اهمیت زیادی دارد. به این صورت که وقتی شخصی مغازه ای باز می کند بعد از یک مدت اعتباری پیدا می کند ، مشتریهایی پیدا می کند،حق سرقفلی ناظر به همین حالت است یعنی حقی که برای صاحب مغازه در رابطه با مشتریها و محل پیدا می شود. زیرا اگر مستأجر محل کارش را تغییر دهد مشتریهای خود را از دست می دهد و مجدداً باید از صفر شروع کند .
سر قفلی مفهومی متمایز از حق کسب و پیشه و تجارت است و آنچه در قانون روابط مؤجر و مستأجر مورد بحث قرار گرفته حق کسب و پیشه و تجارت است نه سر قفلی. با توجه به اینکه فقها درمورد خلاف شرع بودن این نهاد حقوقی حکمی نداده اند و قانونگذار بعد از انقلاب این پدیده پذیرفته و اغلب محاکم حتی دیوان عالی کشور هم حق کسب و پیشه و تجارت را مورد حکم قرار داده اند و در عرف تجّار هم این مسئله پذیرفته است در اعتبار حق کسب و پیشه و تجارت تردیدی نیست .
چکیده
با توجه به اهمیتی که امروزه حق سرقفلی در املاک تجاری پیدا کرده است در این تحقیق و مورد بررسی قرارمی گیرد. این تحقیق به چهار فصل تقسیم می شود که در آن عناوین ذیل بررسی می شود .
در فصل اول تعریف سر قفلی و حق کسب و پیشه و تجارت و تفاوت این دو با هم مطرح شده است فصل دوم ماهیت حقوقی و فقهی حق سر قفلی را مورد بررسی قرار داده و سیر تاریخی آن و آرای چند تن از فقها را در مورد سرقفلی بیان می کند. فصل سوم به بیان احکام سر قفلی و حق کسب و پیشه و تجارت می پردازد و در آن به نکاتی در مورد حق سر قفلی اشاره شده فصل چهارم دعاوی مربوط به حق سرقفلی و حق کسب وپ یشه را بیان می کند و موارد اسقاط حق سر قفلی و موارد پرداخت سر قفلی را بیان می کند و در نهایت گزارش کارگاه حقوقی در مورد حق سر قفلی بیان شده ...
فهرست مطالب
فصل اول کلیات 1
گفتاراول : تعریف سرقفلی 1
گفتار دوم: تعریف حق کسب وپیشه وتجارت 4
گفتار سوم: تفاوت حق سرقفلی با حق کسبه وپیشه وتجارت 6
فصل دوم : بررسی ماهیت حقوقی وفقهی سرقفلی 7
گفتاراول: سوابق تاریخی
بند اول: قانون تعدیل مال الاجاره مصوب 1317 8
بند دوم : قانون سال 1339 9
بند سوم : قانون روابط مؤجرومستأجر سال 1356 9
بندچهارم: قاون روابط مؤجرومستأجر سال1362 9
بندپنجم : قانون روابط مؤجر ومستأجر سال 1365
بندششم: قانون روابط مؤجر ومستأجر سال 1376
گفتار دوم : وضعیت سر قفلی وحق کسب وپیشه وتجارت ازنظر فقهی
بند اول: نظریات امام خمینی 11
بند دوم نظریات حضرت آیت الله خویی (ره) 12
بند سوم : نظرآیت الله سید علی حسینی سیستانی 13
بند چهارم : نظرسید عبد الکریم موسوی اردبیلی
بند پنجم: نظیر میرزا جوادتبریزی
بند ششم: نظر سید مهدی موسوی شهری
فصل سوم : احکام سر قفلی وحق کسب وپیشه وتجارت
گفتار اول : سر قفلی دررابطه مالک ومستأجر دست اول ..
گفتار دوم: سر قفلی دررابطه مستأجر اول ومستأجردوم
گفتار سوم : مبلغ سرقفلی 16
گفتار چهارم: نکاتی درباب سرقفلی 17
فصل چهارم : دعاوی مربوط به سرقفلی وحق کسب وپیشه
گفتار اول : موارد پرداخت کل سرقفلی به مستأجر
مبحث اول: تخلیه به لحاظ احداث بنا
مبحث دوم: تخلیه به منظور احتیاج شخصی موجر
محبث سوم : تخلیه محل کسب برای سکونت
گفتار دوم : موردی که نصف سر قفلی اسقاط می شود (انقال به غیر )
گفتار سوم : موارد اسقاط حق سر قفلی
مبحث اول : تخلیه به لحاظ تعدی و نفریط
مبحث دوم : تخلیه به لحاظ تغییر شغل
مبحث سوم : تخلیه به لحاظ عدم پرداخت اجاره بها
مبحث چهارم : تخلیه به لحاظ تخلف از شرط
گفتار چهارم : گزارش کارگاه حقوقی درمورد سر قفلی
منابع و مأخذ